پيام
.: ام فاطمه :.
102/5/4
خانه ي خانواده
زمين که صاف شد
كيوان گيتي نژاد و
هوا چه ساده چه آزاده چه پس داده به عالم پسين و زيرين چه در غوس و غزه آسماني و ولايي حيدري آنچه تو نامي و تو گفتي و تو تصويرش را ترسيم داشتي خريداري نيست آخر يک ديوانه سرکش و بيکاره و آواره چه نيازي است که بماند زماني که راه براي رفتنش باز است و دروازه بي خيالش خالي از هر سنگر ساز غريب نوازيست آري خاليست و رفتن لاجرم باقي تا پايان راه است