+ نوشته شده توسط حسن صیاد در دوشنبه 93/9/24 و ساعت
11:49 صبح | نظر
معمولاً کارتونایی رو که میگیرم، قبل از اینکه پسرم ببینه، یه کنترل میکنم. مدتی بود تبلیغات انیمیشن سریالی «پیتر پن و تینکر بل» به چشمم میخورد. وقتی چند قسمتش رو دانلود کردم، خودم رو گذاشتم جای فرزندم که صفحه ذهنش سفید و آماده نقاشیه، نشستم یه قسمتش رو دیدم تا ببینم چی قراره ازش یاد بگیرم؟!
خب! یاد گرفتم دختر باید تا موقع خواب پای چت بشینه و عکساش رو به اشتراک بذاره! فهمیدم والدین، موجوداتی مزاحم و بداخلاق هستن که نصیحتاشون حوصله ما رو سر میبره! متوجه شدم قشنگترین و هیجان انگیزترین لحظات زندگیمون وقتاییه که با دوستی از جنس مخالفمون میگذرونیم! فهمیدم این که ما با کی میگردیم و میگذرونیم، باید دور از چشم پدر و مادرمون و بدون اطلاعشون باشه! یاد گرفتم فقط باید به بازی و خوشگذرونی خودم فکر کنم و از هر احساس مسئولیتی فراری باشم و شونه خالی کنم! دیدم بهترین قانونی که با اون میتونم از زندگیم لذت ببرم، بی قانونیه! فهمیدم گوش کردن به حرف بزرگترا، باعث سرزنش و تمسخر دیگرونه! متوجه شدم دست دختر که تو دست دوست پسرش قرار میگیره، باعث میشه به آسمونا پرواز کنن! فهمیدم ...
باورتون میشه همه این مفاهیم در مدت کمتر از سه دقیقه اول یه قسمت از این کارتون جذاب به بچه القا میشه؟! حالا حدس بزنید طی چندین قسمت از این کارتون و کارتونهای رنگارنگ دیگه قراره بچه مون چه چیزایی یاد بگیره!
آیا ما به عنوان پدر و مادری که خدای مهربون امانت ارزشمندی در اختیارمون گذاشته، نظارت کافی روی تفریحات، بازیها، دیدنیها و شنیدنیهای بچه های گلمون داریم؟ آیا وقت گذرونیشون رو مدیریت میکنیم تا مبادا تحت تأثیرات منفی هدفمند یا تصادفی بعضی از خوراک هایی قرار بگیرن که به خورد بچه هامون داده میشه؟ اصلاً چقدر با جایگزینی تفریحات سالم و مفید در کنار جاذبه هایی مثل محبت و خوش اخلاقی، کمبودها و مشکلات احتمالی بچه های دلبنمون رو جبران و رفع میکنیم؟
به یاد داشته باشیم که همونطور که حواسمون هست که ریزه سنگی و چیز آلوده ای تو غذای بچه مون نباشه، بایدحواسمون جمعتر باشه که روح و روان بچه مون چه جوری و با چه خوراک هایی تغذیه میشه!