+ نوشته شده توسط حسن صیاد در جمعه 96/7/14 و ساعت
10:28 عصر | نظر
به بهانه ی پخش کارتون انگری برد (Angry Birds) از صدا و سیما
عصر پنجشنبه انیمیشن پرندگان خشمگین یا همان انگری بردز (Angry Birds)، اما این بار از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد!
کارتونی که در کنار سودآوری برای خود، برای تبلیغ و جذب بیشتر کودکان به بازی کذایی انگری برد ساخته شده.
اما کیست که امروزه اهداف صهیونیستی، ضد اسلامی و ضد ایرانی این بازی برایش روشن نشده باشد؟!
یک بازی به ظاهر جذاب که پس از عادت دادن کودک به خود، در مراحل و ورژن های بالاتر خود از گنبد و مناره های مساجد و برج میلاد و سیاره ای به شکل نقشه ی ایران به عنوان هدف استفاده می کند! شخصیت های منفی و احمق داستان را به رنگ سبز سیدی و در واقع سبز اسلامی و در نسخه ی انیمیشنی با ریش مسلمانان ترسیم می کند، البته در قالب حیوانی مثل خوک! و با توجه به تأثیر زیادی که بازی در ناخودآگاه کودک دارد، نگاه ضد اسلامی و ضد دینی او را تقویت می کند! فکر و نقشه ای که ما هرگز آن گونه که باید در جبهه ی حق نه تنها در تقابل با آن کاری نکرده ایم، بلکه ساده لوحانه و سهل اندیشانه با ترویج آن به اهداف دشمنان اسلام و ایران عزیز نیز کمک کرده ایم!
نمونه اش همین پخش با کیفیت و دوبله ی جذاب آن از تلویزیون ملی خودمان برای بچه مسلمان های خودمان!
نمی دانم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ما افرادی به عنوان ناظر پخش دارد؟! و اگر دارد، بیدارند؟! و اگر بیدارند، اصلاً سواد رسانه ای لازم را دارند؟! و اگر دارند، اصلاً دغدغه ی جلوگیری از پیاده شده اهداف زیرکانه و دشمنانه ی دشمن را دارند یا نه؟! نکند نگاه سهل انگارانه و رخوت موجود در سیاست خارجی دولت اعتدال به صدا و سیما هم سرایت کرده باشد!
ممکن است افرادی باشند که بگویند ای بابا! یک کارتون که این حرفها را ندارد! بگویند بچه که از این چیزها سر در نمی آورد! یا بگویند شما توهم توطئه دارید! همان حرفی که وزیر فراری اصلاحات در برابر هشدار تهاجم فرهنگی امام خامنه ای زد!
اما باید این نکته را به این افراد گوشزد کرد که نظام سلطه برای همین اهداف به ظاهر کم اهمیت، سالانه بودجه های هنگفت و سرسام آوری تخصیص می دهد! و ما در کمال غفلت آنان را در رسیدن به اهدافشان یاری می کنیم!
+ نوشته شده توسط حسن صیاد در دوشنبه 93/9/24 و ساعت
11:49 صبح | نظر
معمولاً کارتونایی رو که میگیرم، قبل از اینکه پسرم ببینه، یه کنترل میکنم. مدتی بود تبلیغات انیمیشن سریالی «پیتر پن و تینکر بل» به چشمم میخورد. وقتی چند قسمتش رو دانلود کردم، خودم رو گذاشتم جای فرزندم که صفحه ذهنش سفید و آماده نقاشیه، نشستم یه قسمتش رو دیدم تا ببینم چی قراره ازش یاد بگیرم؟!
خب! یاد گرفتم دختر باید تا موقع خواب پای چت بشینه و عکساش رو به اشتراک بذاره! فهمیدم والدین، موجوداتی مزاحم و بداخلاق هستن که نصیحتاشون حوصله ما رو سر میبره! متوجه شدم قشنگترین و هیجان انگیزترین لحظات زندگیمون وقتاییه که با دوستی از جنس مخالفمون میگذرونیم! فهمیدم این که ما با کی میگردیم و میگذرونیم، باید دور از چشم پدر و مادرمون و بدون اطلاعشون باشه! یاد گرفتم فقط باید به بازی و خوشگذرونی خودم فکر کنم و از هر احساس مسئولیتی فراری باشم و شونه خالی کنم! دیدم بهترین قانونی که با اون میتونم از زندگیم لذت ببرم، بی قانونیه! فهمیدم گوش کردن به حرف بزرگترا، باعث سرزنش و تمسخر دیگرونه! متوجه شدم دست دختر که تو دست دوست پسرش قرار میگیره، باعث میشه به آسمونا پرواز کنن! فهمیدم ...
باورتون میشه همه این مفاهیم در مدت کمتر از سه دقیقه اول یه قسمت از این کارتون جذاب به بچه القا میشه؟! حالا حدس بزنید طی چندین قسمت از این کارتون و کارتونهای رنگارنگ دیگه قراره بچه مون چه چیزایی یاد بگیره!
آیا ما به عنوان پدر و مادری که خدای مهربون امانت ارزشمندی در اختیارمون گذاشته، نظارت کافی روی تفریحات، بازیها، دیدنیها و شنیدنیهای بچه های گلمون داریم؟ آیا وقت گذرونیشون رو مدیریت میکنیم تا مبادا تحت تأثیرات منفی هدفمند یا تصادفی بعضی از خوراک هایی قرار بگیرن که به خورد بچه هامون داده میشه؟ اصلاً چقدر با جایگزینی تفریحات سالم و مفید در کنار جاذبه هایی مثل محبت و خوش اخلاقی، کمبودها و مشکلات احتمالی بچه های دلبنمون رو جبران و رفع میکنیم؟
به یاد داشته باشیم که همونطور که حواسمون هست که ریزه سنگی و چیز آلوده ای تو غذای بچه مون نباشه، بایدحواسمون جمعتر باشه که روح و روان بچه مون چه جوری و با چه خوراک هایی تغذیه میشه!