نامه ای به شهید همت در سالروز شهادتش

سلام آقا محمد ابراهیم!
من خیلی دوستتان دارم
ولی ببخشید که این را می گویم
خوب شد که شهید شدید و نیستید که ببینید
ببینید که چه کسی کدخدای ما شده!
نیستید که ببینید مشکلات امروز ما از چه جنسی است!
و کلید قفل آنها در کجاها جستجو می شود!
نیستید که ببینید دغدغه ی ما دیگر خدا و میهن نیست
و عزتی که به پایش جان دادید
جان دادید تا امان نامه از دشمن نگیرید
گردنتان را پیش دشمن قسم خورده ی دین کج نکنید
و دست نیاز به سویش دراز
جان دادید تا امامتان تنها نماند
و احدی با توهم محبوبیت
و بی وفایی یاران آخرالزمانی
قصد غربت بیشتر امام نکند
به قصد قربت بعضی ها
حتی با تعبیری مثل برجام دو!
حاج همت!
دیگر کمتر همتی بشود یافت
برای زمینه سازی ظهور امام مظلوم عصر
خوب شد که نیستید که ببینید
نظام جمهوری اسلامی که ثمره ی خون صدها هزار چون شماست
رئیس دولتش سردمدار براندازی اش را حضرت آقا می خواند!!!
خوب شد که نیستید
وگرنه در غبارهای فتنه آلود
فتنه ی نفوذ در مراجع تصمیم گیر و تصمیم ساز
اگر نامزد انتخابات می شدید
در تهران رأی نمی آوردید
همچنانکه همرزمانتان
چرا که بنفش و آبی نبودید
هر چند در اصفهان خوب رأی می آوردید
خوب شد که نیستید که ببینید
امروز در تهران لیستی رأی می آورد
که آزرده نمی شود از حمایت گرگ و روباه
لیست امید به آن سوی مرزها
لیستی که رأسش تکیه گاهی است
برای عبور از خطوط قرمز
و امروز رأی اول تهران به خانواده ای است
که بزرگ ترین جرایم را مرتکب شده اند
از اختلاس تا توطئه و اغتشاش
خوب شد که نیستید که ببینید
امروز واژه ها طور دیگری معنی می دهند
که امروز غربزدگی یعنی پیشرفت
خسارت یعنی برد
خیانت یعنی لیاقت
لیبرالیسم یعنی اعتدال
خفقان یعنی تدبیر
وعده های مدام یعنی امید
آنچه دولت می کند یعنی خواست مردم
دست دادن با شیطان بزرگ و خوش و بش و پیاده روی با شیاطین یعنی تعامل
بریده یعنی میانه رو
عقب نشینی یعنی میانه روی
دست برداشتن از اصول یعنی انعطاف
و انقلابی یعنی تندرو
و گاهی هر چه می گویند معنی عکس می دهد
به ویژه وقتی می گویند طبق رهنمودهای رهبر معظم!
و شما اگر بودید، نمی توانستید سکوت کنید
در برابر این همه تغییر کاربری واژگان
و مزین می شدید به القاب بی سواد، بی شناسنامه، تازه به دوران رسیده
و همچنین تندرو
و به یقین از تندروترین ها بودید
البته در کنار مولایتان سید علی
اصلاً خوب شد که شهید شدید
وگرنه امروز دق می کردید
و شهید می شدید

صبح شنبه 8 اسفند، فرج‌‌الله سلحشور، کارگردان و بازیگر متعهد سینمای کشورمون با این دار فانی وداع کردند.

هنرمندی که رهبر بزرگمون؛ امام خامنه ای عزیز درگذشتشون رو به عنوان فیلمساز برجسته و هنرمند متعهد، تسلیت فرمودند و به تعبیر ایشون: «آثار پرآوازه و ماندگار این هنرمند باایمان که مرزهای کشور را درنوردیده و مایه‌ی آبرو و اعتبار هنر سینمای ایران در چشم ملتهای دیگر گشت، بی گمان در شمار حسنات بازمانده از وی و موجب اجر الهی و نام نیک مردمی ایشان خواهد بود ان شاءالله». ادامه مطلب...


برچسب‌ها: امام خامنه ایفرج‌‌الله سلحشورمهدی سلحشورتسلیتدرگذشت

سالروز آغـاز زعامت امـام خـامنه ای مبارک باد

من همیشه گفتم و بازم میگم که ما با داشتن ولی فقیه، انگاری همه امتحانامون اوپن بوکه! اونایی که این نعمتو ندارن، خیلی غلط غولوط مینویسن، ولی ما کافیه به قول آیت الله حسن زاده آملی گوشمون به دهان رهبر باشه، چون ایشون گوششون به دهان حجت‌بن‌الحسن(عج) هست. این جمله رو کسی میگه که صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیت‌الله طباطبایی درباره ایشون که شاگردش بود فرمودن: حسن‌زاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج). راهی که حسن‌زاده در پیش دارد، خاک آن توتیای چشم طباطبایی.

یه روز علامه حسن‌زاده آملی، جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و ایشان را مولا خطاب می‌کنن. آقا ناراحت میشن و به علامه می‌فرمان این کار رو نکنید. علامه حسن‌زاده می‌فرمان: اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار رو نمی‌کردم.

حالا که سالروز شروع رهبری حضرت آقاست، بد نیست یه نقل قولی هم از حاج آقا حیدری کاشانی در مورد زاویه دید آیت الله بهاءالدینی به آقا و پیش بینی رهبریشون کنیم: «تو یکی از سفرایی که مقام معظم رهبری به قم تشریف آوردن، یکی از دوستان بزرگوار فرمود: آقا به منزل آقای بهاءالدینی تشریف میارن، بیا بریم.
به منزلشون رفتیم، مقام معظم رهبری اظهار لطف و مرحمت فرمود، نشستیم. آقای بهاءالدینی روی تشک با عرقچین نشسته بود، آقایونی در خدمت آقا بودن. حقیر خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم: آقا! اگه بعضی بعد از نشست مجلس خبرگان، از رهبری حضرتعالی خبر دادن، ما سه سال قبل از فوت حضرت امام علیه الرحمه، رهبری شما رو در سر می‌پروروندیم. فرمودن: چطور؟ عرض کردم به واسطه فرموده این مرد و اشاره به آیت الله بهاءالدینی کردم و در توضیحش گفتم در سه نشست که در سه جمعه پیاپی که بنده در منزل محضرشون بودم این مطلب رو فرمودن: روزی ابتدا به ساکن فرمودن: فلانی! قضیه قائم مقامی سرنمی‌گیره. کسی که ما دلخوش به او هستیم، آقای خامنه‌ای است. بنده هم عرض کردم: بله آقا، و رفتم برای این‌که چای خدمت آقا بیارم فرموده ایشون رو یادداشت کردم. هفته بعد روز جمعه حدود ساعت ده صبح فرمودن: "همونطور که ما به شما گفتیم اینا می‌خوان کاری کنن، اما موفق نمی‌شن. دلخوشی ما به آقای خامنه‌ای است.” عرض کردم‌ بله آقا و بلند شدم رفتم یادداشت کردم و برگشتم. هفته سوم باز به همین مضامین در‌باره آینده مطلبی فرمودن، من نگاهی به چشمای آقا [آیت الله بهاءالدینی] کردم، آقا فرمود چه باید کرد؟ شما تعجب می‌کنی؟ اما دید ما این است.»

حاج آقا پناهیان با بیان خاطره‌ای درباره عیادت مقام معظم رهبری از آیت‌الله بهاء‌الدینی گفت: آیت‌الله بهاءالدینی از این دیدار بسیار به وجد آمدن و به مقام معظم رهبری با عنوان «السلام علیک یا ودیعة‌ا...» سلام دادن؛ این در حالی بود که مقام معظم رهبری از نظر سنی جای پسر آیت‌الله بهاءالدینی به حساب می‌اومدن.

یکی از روزا که حضرت آقا تشریف برده بودن به جمکران، حدود ساعت دو شب به حضرت آیت‌الله العظمی بهاءالدینی خبر می‌دن که آقا صبح بعد از نماز می‌خوان تشریف بیارن منزل شما. تیم حفاظت ساعت چهار صبح برای آماده کردن شرایط به منزل ایشون میرن که متوجه می‌شن آقای بهاءالدینی، پیرمرد نود ساله جلوی در خانه ایستادن. می‌گن: آقا چرا با این کهولت سن اینجا تشریف دارید؟ ایشان می‌فرمان: برای دیدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همون ساعتی که شما زنگ زدید آمده‌ام استقبال.

یه روز بعد از ملاقات مقام معظم رهبری با حضرت آیت الله بهاء الدینی، از ایشون می‌پرسن که آیا دیروز مقام معظم رهبری به این جا اومده بود‌؟ ایشون در جواب می‌فرمان: بله چند دقیقه خورشید این‌جا تابید و رفت. او چون خورشید دارای خیر و برکات است.