+ نوشته شده توسط حسن صیاد در یکشنبه 96/4/4 و ساعت
2:49 صبح | نظر
هفته ی گذشته، صدای سیلی محکم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به گوش وهابیت، نظام سلطه و مرعوبان و دلدادگان شیطان، در جهان پیچید.
اما اتفاق جالبی که در داخل کشور شاهد آن بودیم، اتفاق و همدلی حدود هشتاد میلیون ایرانی در دفاع از این حرکت، احساس غرور و افتخار به این نمایش اقتدار و قدردانی از سپاه بود؛ سپاهی که فلسفه ی تولدش دفاع از انقلاب اسلامی بود و از آغاز انقلاب اسلامی همواره خالصانه، بی ادعا و در بسیاری از مواقع در سکوت رسانه ای در ابعاد گوناگون با تمام توان به خدمت به مردم مشغول بوده و هرگز منتی از این باب بر کسی نگذاشته.
با این حال در کنار یکپارچگی مردم در این موضوع که کمتر به این اندازه پیش آمده، رئیس جمهور پرحاشیه و جنجال زای جمهوری اسلامی راه خود را از هشتاد میلیون ایرانی جدا کرده و در این روزها که دل هر ایرانی غیرتمندی از ارتقاء سطح قدرت ایران اسلامی شاد است، گویا از تریبون ضد انقلاب یا کاخ سفید اظهار نظر می کند و با تلاش در کم رنگ نشان دادن موفقیت سپاه، اتهامات واهی و حمله های پی در پی به وجهه ی سپاه پاسداران، دقیقاً همان کاری را می کند که پشتیبانان وهابی تروریست های تکفیری 17 خرداد تهران می کنند و می پسندند!
و نکته ی قابل تأمل این است که با وجود اظهار نظرهای گستاخانه در محضر افکار عمومی جهان که قبلاً هم شاهدشان بوده ایم، روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی با پروژه هایی عکس می گرفت که انجام آن، آن هم در این حد کیفیت، سرعت و مقرون به صرفگی تنها از قرارگاه خاتم سپاه برمی آمد و بس! و همچنان دولتش به دور از چشم ها برای دادن پروژه ها به سپاه التماس می کند! سپاهی که تنها نمره ی مثبت کارنامه ی تبلیغاتی روحانی در امور خارجه؛ یعنی دست برتر ایران در تحولات منطقه ای، حاصل مجاهدت ها و ایستادگی های آن نهاد انقلابی بر اصول و خط ولایت است.
حمله به ستون انقلاب در عین حالی که بیشترین بهره از آن برده می شود، علاوه بر نشانه ی نمکدان شکنی و حق نشناسی، تناقضی است که حتی ماله کشان خطاهای بزرگ حسن روحانی نیز از عهده ی توجیه آن بر نمی آیند!
اما با وجود این که همه ی مردمی که از عملیات مقتدرانه ی سپاه حمایت کردند، مطابق با منطق حسن روحانی مخالف عقلانیت هستند و خشونت طلب، اما ایرانی هستند و با غیرت؛ هشتاد میلیون منهای چند نفر!
+ نوشته شده توسط حسن صیاد در پنج شنبه 96/4/1 و ساعت
4:2 صبح | نظر
خوب شد؟!
وزیر محترم! همین رو میخواستید؟!
مجبورید اعتبار و حیثیت باقیمونده ی خودتون رو خرج دروغهای رئیستون کنید؟!
یعنی حقوقتون حلال نمیشد اگه برای کم نیاوردن رئیس دست خالی دولتتون در ماجرای ضربه شصت موشکی سپاه، به دروغ متوسل نمیشدید؟!
خوب شد؟! پشت بلوف زنی حسن آقاتون تو دستور حمله به داعش دراومدید که آره بابا! اصلاً اطلاعات حمله رو هم ما به سپاه دادیم!
جزئیات بیشتر حمله ی موشکی سپاه که فقط با دستور امام خامنه ای عزیز و استفاده از توان اطلاعاتی و نظامی سپاه انجام شده بود، هم روشن شد و باز به دست خودتون دولتتون رو رسوا کردید!
برادران عزیز! به همتون توصیه میکنم؛ درسته دولت دوم بنفش هنوز شروع نشده، ولی رئیسش بدجوری داره تو قصور و تقصیرهاش غرق میشه! و معمولاً کسی که داره غرق میشه اگه به بوته ای برای نجاتش چنگ بندازه، اون رو هم میکنه و با خودش زیر آب میبره!
اگه حفظ میزتون هم براتون مسأله ی مرگ و زندگیه، سعی کنید تو گناهای تابلوی کسی دیگه شریک نشید.
از ما گفتن! اون دنیا نگید ما سر کلاس اخلاق دانشگاه و حوزه خواب بودیم و اینا رو نمیدونستیم، شما چرا نگفتید؟!
+ نوشته شده توسط حسن صیاد در دوشنبه 96/3/29 و ساعت
2:30 صبح | نظر
این که چرا متهم ردیف اول بد اخلاقی و بی اخلاقی های سال های اخیر کشورمان، این روزها خود واعظ اخلاق شده، حکایت آخر الزمان است و عجایبش!
روح حافظ شاد که فرمود: واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کند، چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند!
کجاست جنابش که ببیند واعظان امروز در جلوت و جلوی دهها میلیون چشم، آن کار دیگر می کنند و خجالتی نمی کشند!
شاید بد اخلاقی خوب است اگر نردبان ما شود و هر عملی بد اخلاقی است اگر به ضرر ما باشد!
طوری نشده اگر من با حیله و دغل کاری خودم را از ته به سر صف رسانده ام! بیایید از الآن همه نوبت را رعایت کنید و بگذارید من نانم را بخرم!
حالا مگر چه شده که من با دزدی و ارتشا و رانت خواری، خودروی لوکس و ویلا خریده ام! اصلاً گذشته مهم نیست! بیایید فقط از همین لحظه به بعد همه قانون مدار شویم تا خطری اموالم را تهدید نکند و من با آنها خوش بگذرانم!
جناب واعظ اخلاق!
ما کم از این تناقض های عوام فریب ندیده ایم؛ وقتی قاتلان عثمان، پیراهنش را به خونخواهی علم کردند!
وقتی فرق عدالت را شکافتند تا عدالت برقرار شود!
وقتی ذلیلان درهم و دینار معاویه، امام عزت را مذل المؤمنین نامیدند!
وقتی قومی مرتد، انقلابیون کربلا را مرتد و خونشان را حلال اعلام کردند!
وقتی اقامه کننده ی معصوم دین خدا را در گودال قتلگاه سر بریدند که دین خدا را از تهدید حفظ کنند!
وقتی خارج شدگان از دین رسول الله، اهل حرم رسول الله را خارجی خواندند!
کجاست رسول خدا که ببیند در لباسی که از او دزدیده اند، منع رطب می کنند، در حالی که شکمهایشان از انبار رطب های حرام پر شده است!